"والت ويتمن" در سي و يكم ماه مه سال 1819 در خانوادهي پرجمعيتي در منطقهي "لانگ آيلند" نيويورک ديده به جهان گشود. پدرش نجار و مادرش نيز از خانوادهاي کشاورز و هلندي تبار بود. کودکي اين نويسنده با دوران بردهداري در مزرعههاي ايالات متحده همزمان گشت.
"ويتمن" از همان کودکي، عاشق طبيعت بود و در پژوهش هايش دربارهي انديشهي کلاسيک جهان، از انديشمنداني همچون "گوته"، "هگل" و "امرسون" پيروي ميکرد.
زماني كه والت ویتمن چهار سال داشت، خانوادهاش به بروکلین نیویورک رفته بودند. او چند سالی را به كسب دانش در مدرسهای دولتی پرداخت.
ویتمن در سن يازده سالگی به كسب دانش پايان داد و به دلیل وضعیت بد مالی خانوادهاش، به دنبال کار رفت و به عنوان پادو برای دو وکیل و سپس به عنوان شاگرد در هفته نامهی "ميهن پرست" در "لانگ آیلند" به سردبیری "ساموئل ای.کلمنتس" سرگرم کار شد. ویتمن در آنجا، چاپ و تایپ روزنامه را آموخت.
وي پس از تجربه کردن پيشه هاي بسيار (نجاري، كارگري چاپخانه و آموزگاري)، در کنار نويسندگي و ويراستاري، در چند گاهنامه همچون "بروکلين ايگل" (1846تا 1848) و "بروکلين تايمز" (1857تا 1858) كار كرد. در اين بين، سه ماه نيز به کار در يک روزنامهي تازه بنياد ايالت "نيواورلئان" پرداخت تا هزينههاي زندگي خود را از راه نويسندگي بازاري به دست آورد.
خانوادهی او در بهار به "وست هیلز" بازگشتند، ولي ویتمن ماند و در مغازهی "آلدن اسپونر"، سردبیر هفتهنامهی "لانگ ایلند استار"، آغاز به كار كرد. وي از جانبداران هميشگي کتابخانهي محلی بود و برخی از نخستين سرودههاي خود را بدون ذكر نام، در "نیویورک میرر" چاپ کرد. او در ماه می ۱۸۳۵، در سن ۱۶ سالگی، گاهنامهي "استار" و "بروکلین" را ترک گفت و به "نیویورک سیتی" رفت تا به كار حروفچیني بپردازد.
ويتمن پس از تلاشهای آموزشی خود به "هانتینگتن" بازگشت و مدتي به عنوان ناشر، سردبیر، خبرنگار و توزیعکننده به كار پرداخت. در تابستان ۱۸۳۹ حروفچیني در "جامایکا-کویینز" را پيشه كرد، ولي پس از مدتي آن را ترک گفت و تلاشی دیگر را در زمینهی آموزش از تابستان ۱۸۴۰ تا بهار ۱۸۴۱ آغاز کرد. در طول این مدت، او گنجينهای از ده مقاله در سه روزنامه بین زمستان ۱۸۴۰ تا جولای ۱۸۴۱ به چاپ رساند. او در سال ۱۸۴۲، سردبیر "اورورا" و (۱۸۴۶ تا ۱۸۴۸)، سردبیر "بروکلین ایگل" بود.
او در همه ي دوران زندگي خود، در نداري و تهيدستي زيست و به آوازهي ادبي لازم نرسيد و به دليل مبارزه بر ضد بردهداران، از همكاري با روزنامهها، بازداشته شد.
سالهاي جنگ داخلي
ويتمن در دوره ي جنگهاي داخلي آمريکا به عنوان يک کارمند در واشنگتن کار ميکرد. از اين رو جنگهاي داخلي ايالات متحده تاثير خود را بر اين نويسنده در قالب يادداشتهايي همچون "MEMORANDA DURING THE WAR" (1875) و سرودههايي همچون DRUM-TAPS"" در سال 1865 نشان داد.
زمانی که جنگ داخلی آمریکا آغاز شد، ویتمن چكامهي خود "Beat! Beat! Drums!" را جهت تجدید نيروي ميهنپرستانه برای شمال خواند. جورج، برادر ویتمن نيز به ارتش متحد پیوست.
در دسامبر ۱۸۶۲ لیستی از کشتهشدگان و زخمیان جنگ منتشر شد و ویتمن نگران برادرش شد. او با شتاب به جنوب رفت تا او را بیابد و نهایتاً او جورج را پیدا کرد. ویتمن با دیدن سربازان زخمی، بسيار اندوهگين شد. از اين رو به واشنگتن رفت و تصمیم گرفت که دیگر به نیویورک بازنگردد.
در واشنگتن، دوست ویتمن، "چارلی الدریج" کمک کرد تا او کاری پارهوقت در ادارهي پرداخت ارتش پیدا کند و زمانی برای ویتمن باقی ماند تا به صورت داوطلبانه به عنوان پرستار در بیمارستان ارتش خدمت کند. از اين رو بين سالهاي 1861- 1865 در پيشهي پرستاري و امدادرساني تا مرز نابودي جسمي و روحي خود به درمان مجروحين پرداخت.
خانوادهي ویتمن در سال ۱۸۶۴ پایان سختی داشتند. در ۳۰ سپتامبر ۱۸۶۴ برادر ویتمن، جورج، به دست نيروي متحد در ویرجینیا دستگیر شد و برادر دیگرش "اندرو جکسون" به دلیل بیماری سل و زیادهروی در مصرف الکل در سوم دسامبر درگذشت.
ويتمن در رابطه با ترور "آبراهام لينكلن" و حقايق تلخ آمريكايي و دشواري هاي جنگ داخلي، به سرودن چكامههاي غم انگيز و جدي پرداخت.
وي چكامهاي با نام "O! Captain! My Captain" به مناسبت مرگ "آبراهام لينكلن" سرود.
ويتمن پس از تجربه ي درمان مجروحين در جنگ، از سرودن چكامههاي مليگرايانه و قهرماني دست كشيد و به ايدهآلهاي آمريكايي به دليل وجود مرگ و درد و رنج، شك نمود و در پايان زندگي، به سبب چيرگي همميهنان بر مردم جنوب آمريكا پس از استقلال [ =خودسالاري ]، از دمكراسي آمريكايي، سرخورده و نااميد شد.
وي چكامهي "آوازهاي طبل" را به سبب تأثر پذیرفتن از جنگ داخلی آمریکا سروده است و در آن، از اميد و آرزو برای سازش و آشتي آمریکای شمالی و جنوبی سخن گفته است.
كتاب برگهاي علف
"برگهای علف" (Leaves of Grass)، کتاب چكامهي بزرگی به زبان انگلیسی از "والت ویتمن" سرايندهي مدرن آمریکایی است. این کتاب از ستودنيترین کتابهای آمریکا به شمار مي رود؛ کتابی که ویتمن پس از چاپ نخست، سي و هفت سال آن را ویرایش کرد تا قاموس چكامهي مدرن آمریکا را بسازد. "جان باروز"، با نوشتن مقدمهای بر چاپ "برگهای علف"، این کتاب را بی پرواترین و جنجالبرانگیزترین اثر در ادبیات آمریکا ميخوانَد.
ویتمن پس از نخستين چاپ "برگهای علف"، نسخهای از آن را برای "رالف والدو امرسون" فرستاد و او نامهي ستايشبرانگيزي در پاسخ نوشت که در مقدمهي ویرایش دوم کتاب چاپ شد و در فروش آن بسيار كارساز بود. امرسون در این نامه، كتاب "برگهای علف" را با گفتهي "شگفت انگيزترين قطعهي هوش و فرزانگی که آمریکا تاکنون پدید آورده است"، مورد ستايش قرار داد.
اینکه چرا ویتمن این نام را برای کتابش برگزیده، انديشيدني است. او از دوازده سالگی وارد كار چاپ و نشر شد. ناشرها به کتابهای بی ارزشی که با کیفیت پایین چاپ میکردند، "علف" میگفتند و به کاغذی که این گونه کتابها با آن چاپ میشد، "برگ". از دیگر سو ویتمن در سرودههاي این کتاب، بارها واژههاي برگ و علف را بكار برده است، تا اینکه در شاهکار "آواز خودم" در برگهای علف مینویسد :
"من باور دارم، یک برگ علف کمتر نیست از کار روزمرهي ستارگان."
چكامههاي آهنگین ویتمن، مرزهای فرم چكامه را شکست؛ جملاتی بلند، چند بخشی و روایت گونه که جا به جا از تکنیکهای سروده و الگوهای وزن بهره برده، ولي هرگز به قالبها و قواعد وزنی چكامههاي مرسوم گردن ننهاده است. او خود در كتاب برگهای علف نوشته :
"دوران قافیه و قافیه پردازی به سر رسیده است ... آمریکا خود داوری میکند، به او زمان دهید... ."
او چكامه را به سادهترین زبان مینوشت که نیازی به تفسیر دست چندم نداشته باشد. وي همچنين آهنگ گفتههايش را پاس ميداشت، ولي به وزن آنها توجه نميكرد.
خردهگيري بر كتاب برگهاي علف
چكامهي آزاد ویتمن به دليل ناسازگاری با چكامهي رایج انگلیسی، مورد نقدهای فراوان قرار گرفت و واکنشهای بسیار گوناگوني ایجاد کرد. در نقدی که نشريهي "زندگي روشن"، در سال ۱۸۵۵ بر كتاب برگهای علف نوشت، آمده است:
"این به هیچ کتاب دیگری که تاکنون نوشته شده شباهت ندارد، از این رو زبانی که برای نقد نوشتههای جدید به کار میرود، برای این کتاب موجود نیست."
در میان واکنشهای نخستين بر برگهای علف از خردهگيران نام آور، گفتههايي چون "تودهای آشغال احمقانه" نیز به چشم میخورد. ویتمن را به سبب نوشتن این کتاب از کار خود در وزارت داخله بيرون كردند. "برگهای علف" به مدت یک دهه با عنوان "ادبیات زشت و ناپسند"، بازداشته شد و سپس به عنوان بنیان چكامهي آمریکایی مورد ستایش قرار گرفت.
از ديگر سرودههاي چشمگير اين هنرمند آمريکايي مي توان به "I Sing the Body Electric" و "Song of Myself" اشاره نمود که سبب نامآوري وي در دنياي ادبيات شده است.
جايگاه ويتمن در چكامهي آمريكا و جهان
ويتمن، در بيرون از آمريكا، نام آورترين نويسندهاي است كه سرودههايش به زبانهاي ديگر، برگردان شده است. او را ميتوان شخصيت كليدي دگرگوني در چكامهي آمريكا، يعني آغاز چكامهي نو دانست. وي پايه گذار گونهاي از انترناسيوناليسم* ادبي به شمار ميرود.
سرودههاي ويتمن در اروپا به دست پيشاهنگان كارگري و روشنفكران فضاي ادبي، برگردان شد و در ميان مردم، سينه به سينه گشت. ويتمن، سرودههاي خود را رويهم رفته، آزمايش، بازي و تجربهي زباني- ادبي ناميد. او پويايي و زنده بودن زبان آمريكايي را دليل كاميابي سرودههاي خود ميدانست.
ویتمن در چكامهي آمریکا اهمیتی بنیادین دارد؛ به گونهاي كه بسیاری از بنیان گذاران و پيشگامان چكامهي مدرن آمریکا چون "والاس استیونس"، "هارت کرین"، "عذرا پاوند" و بسیاری دیگر، ریشه در بستری دارند که وی برای چكامه و ادبیات آمریکا فراهم آورده بود. باور وی به آینده و پيروزي آمریکا به تنهایی، روحیهای ویژه و میهن پرستانه را در تاریخ اندیشه و هنر آمریکا رقم زد و تداوم بخشید.
ويتمن، رشد روزافزون و شتابنده ي نيويورک را به چشم ميديد و بر آن شد تا چكامهاي (Song of Myself) در خور اين دگرگوني سرنوشت انسان، آرزوها و توانش بسرايد.
نخستين جلد برگهاي علف، در ماه ژوئن 1855 و با هزينهي شخصي ويتمن منتشر شد؛ حتي کار ماشين نويسي اين آن را خودش انجام داد؛ اين شعر به زندگي شخص شاعر ميپردازد. وي در همان سال، چكامهي ""Song of Hiawatha را نوشت كه توانست در بين شاهکارهاي رزمي آمريکا قرار گيرد. گنجينهي "برگهاي علف" در سال 1860براي بار سوم به چاپ رسيد و مورد پيشباز خوانندگان قرار گرفت. "رالف والدو امرسون" از نخستين کساني بود که زبان به ستايش "ويتمن" گشود. وي در سال 1855 نوشت :
"بسيار شادمانم که چنين چكامهاي را با آن نيروي شاديبخشي که داشت، خواندم."
ويتمن در هنگام نوشتن نخستين نسخه از اين اثر، چيز زيادي درباره ي فلسفهي بوميان آمريکا نميدانست، ولي مدتها پس از آن، منتقدان [ =خرده گيران ] آثارش، به شناختن ايدههاي بومي در چكامههاي او پرداختند؛ واژههايي از سانسکريت در برخي چكامههاي او - که پس از سال 1858 آورده شدهاند- به درستي به کار رفته است.
ديدگاه اين چكامهسراي آمريکايي با شرايط فرهنگي اين کشور مهاجرنشين تناسب داشت، ولي انگلستان از آثار "ويتمن"، پيشباز بهتري کرده و شخصيتهايي همچون "آلفرد تنيسون" و "دانته گابريل رستي" از او به نيکي ياد کردهاند.
كتاب "كارگران آمريكايي" ويتمن را گزارش و پژوهشي بر ضد نظام برده داري ميدانند.
او تحت تاثير انديشههاي "امرسون" و فلسفه ي "ترانسندنت"، خود را سرايندهاي روشنگر و مسيحاي پيش بيني شدهي "امرسون" دانست. ويتمن به دليل اين گونه سرودههاي انساني و روشنگرانهاش در اروپا به ويژه در فرانسه و انگليس از محبوبيت ويژهاي برخوردار گرديد.
سرودههاي تصويري او را تحت تاثير سرودههاي "شكسپير"، "دانته"، "هومر" و "سبك انجيل" و "فلسفهي رمانتيك اروپايي" به ويژه "ايده آليسم هگل" مي دانند. در كارهاي او مي توان شباهتهايي با سبك نوشتن "والتر اسكات"، "چارلز ديكنز" و "امرسون" نيز مشاهده نمود. وي در برخي از سرودههاي خود، به پيروي از "نيچه" و "واگنر"، به بيان و ستايش قهرماني انسان در مبارزه با ستمگريها و ناپاكيها مي پردازد. او بر سرايندگان مدرني مانند "جويس"، "اليوت"، "پاوند"، "ويليامز"، "گينزبرگ"، "كرواك" و "لانگستون هيوز" اثر گذاشت. افرادي مانند "لوركا"، "نرودا"، "بورخس"و "آندره ژيد"، سرودههاي ويتمن را در كشورهاي خود برگردان كردند. ويتمن در شوروي سابق، يكي از نام آورترين سرايندگان مردمي و انقلابي آمريكا به شمار مي رفت. "پاوند" مي گفت كه او تنها سرايندهي آمريكايي است كه لخت و مادرزاد به شنا رفت و مانند ديگر سرايندگان، لباس دوخته شده ي اروپايي به تن نداشت. خردهگيري در گاهنامهي "ساتردي رويوو"، ادعا كرد كه ويتمن همانقدر از چكامه مي فهمد كه خوك از رياضيات!.
ويژگيهاي سبک شعري ويتمن
ويتمن همواره به گزاف، خود را بيسواد و بيادب ميخواند؛ که درست نبود. كتاب "برگهاي علف"، در آغاز، گنجينهاي از دوازده چكامه بود که پنج بار در زمان زندگي او، ويراستاري و چاپ شد.
ويتمن به ساده نويسي و ناتوراليسم** باور داشت و آن را به دور از قافيه و وزن رايج ميپسنديد. نگاه بنيادين سرودههاي "ويتمن"، از ديدگاه چندخدايي او در زندگي و شناخت سمبوليک طبيعت ريشه ميگرفت. وي در يکي از آثارش مينويسد:
"هيچ چيز بهتر از سادگي نيست... چيزي نميتواند زياده روي يا نبودن سادگي را جبران کند."
دكترين فراروندگي باوري
ویتمن، همهي ویژگیهای متمایز و شگفت آور چكامه و چكامهسرايي را در چنتهی مردم و فرهنگ کشور خود می پنداشت و گونهاي پیوستگی و يكپارچگي اجزاء را بر جریدهی اندیشههای خویش میدید. چنين نگرشي تا اندازه ای برآمده از دکترین ِ "فراروندگی باوری" (Transcendantalism) است که به گونهاي يكپارچگي و همبستگي وجودی بین همهي موجودات و حتی جامدات هستی باورداشت.
او در دیباچهی ۱۸۵۵ ساقههای علف نوشت:
"گواه یک چكامهسرا این است که کشورش همان گونه از روی مهرباني، او را به سمت خود بكشد كه او آن را به سمت خود ميكشد."
به بيان ديگر، ويتمن بر این باور بود که رابطهای همزیستانه بین چكامهسرا و جامعه وجود دارد.
نامهي رالف والدو امرسون به نخستین چاپ كتاب "برگهای علف"، گواهي بر سخنان ويتمن است.
امرسون درنامه ای که در حدود سال ١٨٥٥، پس از نخستين چاپ "برگهاي علف"، نگاشته شده است، والت ویتمن را اینگونه مورد خطاب قرار می دهد :
"در آغاز کاری بدین سان شگرف، که با چنین آغازهای، به ناگزير میبایست از زمینهي دیرپایی ریشه برگرفته باشد ... "
وی به امرسون در طی نامهی بلندی چنین پاسخ میدهد :
"استاد، من مردی هستم با ایمانی ناب. استاد، ما از خلال قرون، طبقات اجتماعی، قهرمان باوریها و داستانها نگذشتهایم که هم امروز بر سر این سرزمین باز ایستیم... همچون طبیعت، کاوش ناپذیر، پیش رونده، بی آنکه تابَش یکدم باز ایستد، آزادهاندیش در میان های و هوی ِ طرفین ستیز، چنین است آمریکا ... "
در همین گزیدهی كوتاه میتوان پيوستگي ایدههای مربوط به فراروی گرایی ِ فلسفی را با ميهنپرستي و اندكي اندیشهی سیاسی ویتمن بازشناخت.
پايان شهرت و اميد
در آغاز سال ۱۸۷۳، ویتمن از سکتهای فلجکننده رنج میبرد و مادرش نیز در ماه می همان سال درگذشت. هر دوی این پيشامدها برای ویتمن سخت بود و او را افسرده کرد. از اين رو به "کمدن"، "نیوجرسی" رفت و به زندگي با برادرش پرداخت.
وي در این زمان وارد حشر و نشر با "مری اوکز دیویس"، بیوهي یک کاپیتان دریایی که در نزدیکی او زندگی میکرد، شد. او در فوریهي ۱۸۸۵ نزد ویتمن آمد و به عنوان خدمتکار، در ازای اجارهي رایگان خدمت کرد.
والت ويتمن در 26 ماه مارس 1982 در همان خانهي دوران کهنسالي خود درگذشت. جسم او مورد بازدید همگان قرار گرفت و بیش از هزار نفر در سه ساعت از او ديدار کردند و تابوت ویتمن به دلیل گل هایی که برایش آورده بودند، مشاهده نميشد.
از ديگر نوشتههاي اين سرايندهي آمريکايي ميتوان به نمونههاي زير اشاره کرد :
• FRANKLIN EVANS, 1842
LEAVES OF GRASS, 1855 (first edition) - Ruohoa, suom. Arvo Turtiainen •
SEQUEL TO DRUM.TAPS, 1865 •
DEMOCRATIC VISTAS, 1871 •
MEMORANDA DURING THE WAR, 1875 •
• SPECIMEN DAYS & COLLECT, 1882-83
NOVEMBER BOUGHS, 1888 •
• COMPLETE WRITINGS, 10 vol., 1902
CORRESPONDENCE, 1961-69 (4 vols., ed. by E.H. Miller)•
PROSE WORKS, 1963-64 (2 vols., ed. by F. Stoval)•
DAYBOOKS AND NOTEBOOKS, 1978 •
WALT WHITMAN: POETRY AND PROSE, 1982 (ed. by Justin Kaplan) •
CORRESPONDENCE 1886-1889, 1989 •
CORRESPONDENCE 1890-1892, 1989 •
• THE JOURNALISM: 1834-1846, 1998
:: موضوعات مرتبط:
زندگی نامه والت ويتمن ,
,